در اوایل دوران تحصیل، به ناراحتی سینه دچار شده بودم، حتی گاه از سینهام خون میآمد. سل مرض خطرناک آن دوران بود. بیماری من احتمال سل داشت، دکتر و دارو افاقه نمیکرد. یک روز تمام ذخیرههای خود را که از کار برایم باقیمانده بود، (حقوق روزی یک ریال میشد. نیمی از آن را خرج و نیم دیگر را ذخیره میکردم) صدقه دادم. شبهنگام در عالم رؤیا حضرت ولیعصر عجل الله تعالی فرجه را زیارت کردم و به ایشان التجا بردم. دست مبارک را بر سینهام کشید و فرمود: «این مریضی چیزی نیست، مهم مرضهای اخلاقی آدم است و اشاره به قلب میفرمود.» سینه بهبود یافت. بعد که به خدمت آیتالله میر سید علی حائری رسیده و جریان را بازگو کردم، خیلی تشویق فرمود و اضافه کرد: «اما مواظب باش که ناپرهیزی نکنی.»
منبع: تارنمای رسمی آیتالله حقشناس (ره)
استاد بزرگ اخلاق، آیتالله میرزا عبدالکریم حقشناس (ره)
نظرات (۰)