یاد یاران ۱۴۰ | هنرِ شهادت

هنرِ شهادت

اوایل آشنایی من و محمدرضا، به دلیل تسلط من بر حرفه عکاسی زیاد در این مورد صحبت می‌کردیم. محمد به این رشته علاقه داشت و می‌گفت: به عکاسی علاقه‌مندم و در مقابل تو هیچ هنری ندارم.

وقتی می‌دیدم این‌طوری مؤدبانه حرف می‌زند و افتاده‌حال است، به شوخی می‌گفتم: چه‌قدر مؤدب هستی! آقا جون! شهیدبازی در نیار! او جواب می‌داد: ما هنر شهادت نداریم.

هر بار این این جمله را از او می‌شنیدم، در دلم نهیبی می‌زدم و نگاهی به چهره‌ محمد می‌کردم و در دلم می‌گفتم: احساس می‌کنم تو هنرش را داری. به خودش هم چند بار گفتم. جوابش این بود: «من آرزوی شهادت دارم اما خداوند صلاح ما را بهتر می‌داند.»

منبع: خبرگزاری فارس

اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران اشتراک گذاری در پلاس

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی